سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام. 

از نظر روحی نیاز دارم که یک هفته بدون دغدغه درس و کوییز و امتحان بزنم به دل کوه و دشت و استراحت کنم ولی از نظر اساتید غلط میکنم:/ انقد که پروژه و گزارش کار و تمرین و کوییز و امتحان میان ترم پشت  سر هم ردیف کردن فقط می تونم خودمو  لعنت کنم. 

انقد سرم شلوغه که حتی اینیستا مو موقتا پاک کردم.... همش فک میکنم واقعا لازم بود  رشته به این سختی رو انتخاب کنم و خودم بندازم تو دردسر!؟  حتی این  روز ها به شوخی به مامانم میگم چرا آون موقع نزدید تو دهنم بگید  عمران برندار!!! 

هر ترم ی بار به این نتیجه می رسم که رشتم انتخابه منه اما غلط :)  

با اینکه عاشق این کارم ولی سختیش خوب داره حال مو میگیره حالا مثلا جزو نفرات خوب کلاسم :/...  اینم ی طرف قضیه که باید جزو نفرات برتر بمونی تا برا ارشد بدون آزمون قبول ‌شی... چن وقت پیش ی متن جالب خوندم نوشته بود کاش منم سقف آرزو هام  این بود ک ازدواج کنم... چیه این همه بلند پروازی!!! 

واقعا درک اینکه بعضی دختر ها ب ازدواج فکر میکنن و من کلا دورم از این فکر، و به جاش سرم پره از ایده و هدف... و تلاش  برای اینکه تو کارم بهتر باشم و روش  تمرکز کنم... عجیبه... واقعا بعضی از ما ها مال این دنیا و این جامعه نیستیم... نمیخوام بگم تافته جدا بافته ایم  نه ولی  خیالات تو  سر مون 360 درحه با هم سن ها مون فرق داره ...  خدا خودت به خیر کن... 99.8.26

 




تاریخ : سه شنبه 99/8/27 | 12:7 صبح | نویسنده : فاطمه | نظر